در طراحی گرافیکی به دنبال یافتن واقعیت های جالب و نکته های ریز باشید.

این گفته حقیقت دارد که فروشنده خود کالاست نه کلی گویی درباره آن. شما برای طراحی گرافیکی که شامل طراحی کاتالوگ ، طراحی بروشور ، طراحی بسته بندی ، طراحی لوگو و یا به طور کلی کمپین تبلیغاتی نیاز به کشف واقعیت های جالب درباره محصول یا خدمات آن دارید؛

چیزی که خود به خود با منظور اصلی تبلیغات ارتباط دارند. برای این که واقعیت ها جالب باشند بیننده نباید از آن ها اطلاعی داشته باشد. چنین چیزهایی شاید قبلا در یک نگاه گذرا، نادیده مانده باشند ولی به محض مشخص شدن، با منظور اصلی تبلیغات در داستان به صورت غیره منتظره و محکم ارتباط پیدا می کنند.

رولزرویس در سال های ۱۹۶۰ می خواست کارفرمایان احتمالی خود را با این موضوع که موتور خودرو تا چه حد بی صدا کار می کند، آشنا کند. دست به کار طراحی پوستر تبلیغاتی شد که خودرو را در حال عبور نشان می داد و چنین عنوانی داشت: با سرعت ۶۰ مایل در ساعت بلندترین صدایی که از این رولزرویس جدید شنیده می شود، صدای ساعت الکترونیکی آن است. تبلیغ می توانست تصویری از خودرو را با عنوان مانند یک موش ساکت است ارائه کند که به وضوح ملال آور است.

مقارن با همین دوره شرکت رولزرویس یک کمپین تبلیغاتی دیگر در مطبوعات به راه انداخته بود که مرحله های اجرایی تولید خودرو را در کارخانه نشان می داد. با این کار فرصتی برای دیدن خودرو در یک سری عکس های غیر عادی فراهم شد که جالب تر از برداشت های قراردادی تصویرهای تبلیغاتی ای بودند که مردم از یک کارخانه خودرو سازی انتظار داشتند. در یکی از عکس ها مردی با لباس دورن صندوق عقب بود و عنوان تبلیغ می پرسید: چرا؟ حجم نوشته تبلیغ شرح می داد که در این مرد سفر در صندوق خودور است تا صدای تلق تلوق و دیگر مسائل مشکل آفرین را کشف کند. این کار نه تنها یک واقعیت جالب از تحقیق در هنگام ساخت خودرو بود، بلکه در مجموع بیانی نامنتظره از صرف زمان بیشتر در شرکت را برای اطمینان از کیفیت تولید داشت. نامنتظره بودن یا غافلگیر کردن که از عنوان یا تصویر شما ایجاد می شود، باعث بالا رفتن هر چه بیشتر آگاهی مصرف کنندگان و میزان شناخت آن ها از محصول است.

گرافیست - طراحی گرافیکی

بینندگان خود را بشناسید.

این تنها محصول نیست که باید با آن آشنا شوید. برای شما شناخت عمیق درباره بینندگانی که دارید نیز لازم است که از آمار اطلاعاتی جامعه شناسی؛ مانند سن، جنس، وضعیت هم فراتر می رود و در برگیرنده چیزهایی مانند نحوه سخن گفتن آن ها، مسائلی که برایشان اهمیت دارد، نوع شغلی که دارند، دیدگاه ها و عقیده هاییکه به آن ها پای بند هستند (درباره تولید کارفرمای شما و به طور کلی زندگی)، نیازها و خواسته هایی که دارند، سبک زندگی آنها و آنچه که آرزو می کنند، است.

برخی از این داده ها ممکن است در شرح کار بیایند ولی بقیه را باید خود شما کشف کنید که شاید هم کار زیاد آسانی نباشد. به خصوص اگر که در گذشته با بخش هایی از جامعه ارتباط نداشته اید.

برای برنامه ریزی کمپین تبلیغاتی بر روی کسی تمرکز کنید که می دانید جزو گروه مخاطب شما است. برای این گروه چگونه سخن می گویید؟ چه چیزی توجه شان را جلب و ذهنشان را به کار می گیرد؟ بجای صحبت با توده بینندگان روی سخن خود را به سمت یک نفر کرده و با او رودررو صحبت کنید. پا را از این هم فراتر گذاشته و حس همدردی با او داشته باشید و اگر ممکن است خود را بجای او بگذارید و محصول یا موضوعی را که تبلیغ می کنید، از دیدگاه یک شخص دیگر هم ببینید. تنها زمانی می توانید بیننده را متقاعد کنید که خودتان مسائل، دشواری ها و نقطه نظرهای آن را بدانید و به دنبال این کار دیگران نیز به شما گوش خواهند سپرد.

تقویت ایده ( ایده سازی )

رمز داشتن ایده های خوب در انتخاب از بین چندین و چند ایده است. هر چه تعداد ایده ها زیاد تر باشد یک یا دو تا از آنها شانس بیشتری در پیروزی بر بقیه خواهد داشت. کمیت با کیفیت برابری می کند، بنابراین از دور به پیش داوری ایده های خود بنشینید و تنها به فکر داشتن ایده های زیادتر باشید. چون هرچقدر ایده ها را گسترده تر کنید، بهتر می شوند! ایده های بکر تا وقتی که خام هستند، به نظر قابل استفاده نمی آیند، ولی می توانند سکوی پرتاب ایده های بهتری باشند و به شما کمک کنند تا جنبه های کار را از چند بعد مختلف ببنید.

دیدن دشواری های اجرا با نگاه نو، شرط اصلی نوع برداشتی است که مطلب را به صورت اصیل و به یادماندنی عرضه می کند. شاید اولین فکری که به ذهن شما می رسد، به بهترین ایده تبدیل شود، ولی بر این موضوع تکیه نکنید. این ایده بزرگ را کنار گذاشته و به سراغ یک فرد دیگر و باز هم دیگر و دیگری بروید. در پایان روز می توانید از بین همه آن ها دست به انتخاب بزنید. نسبت به ایده ای که دارید نیز تعصب نداشته باشید؛ زیرا به آسانی می توان با یک ایده خلاق از موضوع اصلی در شرح کار دور شد و تصویری را که مهمتر است فراموش کرد. پس از این که همه ایده های عالی و بکر به فکرتان رسید، زمان آن رسیده است (درست در همین لحظه) که مجموعه را با خواسته های شرح کار بسنجید.

موضوع کمپین تبلیغاتی بسیار مهم است که به طور کلی روشن و صریح باشد. هنگام داوری ایده خود سعی کنید به حرف های دیگران توجه کرده و خود رای نباشید. با ارزش ترین ایده های تبلیغاتی نه تنها باید اصیل و چکیده شرح کار باشند بلکه قابلیت برنامه ریزی کمپین تبلیغاتی را داشته باشند و برداشت اصلی یا موضوع آن در آگهی های گوناگون رسانه های مختلف تبلغاتی ، قابلیت اجرا داشته باشد. اغلب بهترین ایده، ساده ترین آن است. در حقیقت شاید به قدری ساده باشد که فکر کنید چرا تا به حال از آن استفاده نشده است!

غافلگیرشان کنید.

البته برای اهمیت درک شما از بیننده دلیل دیگری نیز وجود دارد. اگر آن ها را بشناسید و بدانید که چگونه فکر می کنند و چه چیزهایی می توانند محرک آن ها در هنگام پاسخ یا نشان دادن واکنش مورد نظر شما به یک پوستر و یا کاتالوگ و … باشند، می توانید با داشتن این اطلاعات غافلگیرشان کنید. اشتراکی که همه ایده های تبلیغاتی عالی دارند. بخش های خاصی از برنامه همراه با زمینه های گوناگون برداشت که از لحن و سبک کار تا دگرگون سازی عناصر بصری و تصویر های غیر عادی ادامه پیدا می کند. بیاید. نمایش غیر عادی یک صحنه یا اتفاق آشنا، هم یکی از راه های دیگر غافلگیر کردن است. به هر حال برای بوجود آوردن عنصری که غافل گیر کننده باشد لازم است بدانید که بیننده منتظر دیدن چه چیزی در طراحی پوستر و یا طراحی بروشور و یا طراحی کاتالوگ و یا به طور کلی همان کمپین تبلیغاتی است.

هنر پیشه کمدی (کمدین)

اتفاقی نیست که برخی از بهترین و به یادماندنی ترین ایده های تبلیغاتی با استفاده از طنز پیام خود را به هر طرف می فرستند و البته در نظر داشته باشید که برای اکثر رسانه های تبلیغاتی مانند طراحی بنر ، طراحی لوگو ، طراحی بسته بندی ، طراحی کاتالوگ نیز صادق است. در حقیقت هنگامی که نوبت به ارتباط سازی با یک بیننده می رسد، روش یک کمدین در نمایش به کار می برد. می تواند برای اجرا کنندگان تبلیغات، آموزنده باشد. کمدین به حد کافی بینندگان خود را می شناسد و می داند چگونه فکر آن ها را به سمت مسیر خاصی هدایت کند و سپس با ارائه یک نکته اصلی که انتظارش را ندارند. باعث انفجاری از خنده در تماشاگران می شود، درست مانند یک عنوان غیره منتظره یا پوستر تبلیغاتی، که باعث حس کشف کردن یا درک موضوع می شود.

نظاره گر باشید.

در طراحی گرافیکی باید مشاهده گر طبیعت انسان باشید. در واکنش مردم نسبت به وضعیت های خاص، دقیق شوید. چه چیزهایی باعث احساس هایی مانند خوشحالی، اندوه، ترس، انزجار، ناامیدی، لذت، طمع یا حسادت می شوند. از خود بپرسید که چرا بعضی چیزها واکنش هایی این چنین بر می انگیزند تا شاید بتوانید پاسخ مورد نظر خود را از بیننده دریافت کنید. به تجربه ای که شاید هم در عده ای از بینندگان یکسان است، مراجعه کنید، راه ارتباط با بیننده اغلب تجربه هایی بسیار عادی هستند. پس نشان دهید که آن ها را می فهمید. اگر توانسته باشید آن ها را به تایید و گفتن اینکه آره من هم گاهی چنین حسی دارم وا دارید، بنابراین آنها گوش به حرف شما سپرده اند.

داشتن دفتر یادداشت

به ثبت هر یک از مشاهدات، ایده ها و کشفیات مفید، عادت کنید. شاید بلافاصله به درد کار نیایند وای همین قدر که آنها را جالب می دانید به معنی این است که کس دیگری هم مانند شما از آن خوشش خواهد آمد. یک دفتر برای یادداشت ایده ها داشته باشید. این دفتر اولین جایی است که به آن برای الهام گیری و برانگیختن ایده و پس از آن در مرحله بعدی برای یک پروژه کمپین تبلیغاتی با دستور کار اجرایی، مراجعه خواهید کرد.

داشتن ایده های زیاد

اغلب اولین ایده ای که به فکرمان رسیده است، سرانجام بهترین خواهد بود. سعی کنید تا یک ایده خوب سد راه آنچه که ممکن است بهتر از آن باشد، نشود. اگر فکر بکری در سر دارید، آن را نگه دارید. با کنار گذاشتن اولی به یکی دیگر فکر کنید. از این راه می توانید با اطمینان کامل ایده های متفاوتی را بپرورانید و در آخر یک روز کاری از بین همه دست به انتخاب بزنید. دلبستگی به اولین ایده بسیار آسان است به خصوص که اگر کار و زمان زیادی صرف آن شده باشد. توانایی کشف راه های متفاوت و رسیدن به آنها و ثابت نماندن یا دودستی نچسبیدن به یک ایده، نشانه داشتن فکری خلاق است.

ارزیابی ایده هایی که دارید.

هنگامی که انواعی از ایده های گوناگون دارید، عاقلانه ترین کار ارزیابی آن هاست. تا چه اندازه خوب هستند؟ دوباره به دستور کار اجرایی برگردید تا مطمئن شوید که راه حل های شما همسو با موضوع های مشخص شده در آن هستند. داشتن یک ایده عالی که در برقراری ارتباط با موضوع تبلیغ شکست می خورد یا نوع بیننده نادرستی را مورد خطاب قرار می دهد، به هیچ وجه مناسب نیست. شاید بتوانید ایده را طبق شرح کار تنظیم کنید و یا برای یک برنامه زمان دیگر نگه دارید. روش دیگر ارزیابی ایده شما ” ارزیابی ایده های شبانگاهی ” نام دارد. گاهی ایده ای عالی که در هنگام شب و پس از ساعت ها تمرکز بر کار و تلاش زیاد به سراغتان آمده است، روز بعد چندان هم خوب به نظر نیاید. ایده های خود را به دیواری سنجاق کنید و روز بعد مرور کنید. در این هنگام فکر شما خلاق تر و نگاهتان مثبت تر است. با دوستان یا خانواده و کسانی که به خصوص در همان جمع بینندگان شما هستند، یکایک ایده ها را ارزیابی کنید. چه واکنشی به ایده های شما دارند؟

به تصویر درآوردن برداشت

به تصویر درآوردن فکر شما بر روی کاغذ اهمیت دارد، زیرا بر مبنای آن مدیر اجرا و گروه طراحی گزارش، می توانند برداشتی را که شما کرده اید، به آسانی و سادگی درک کنند. اگر در طراحی گرافیکی ماهر نیستید، نگران نباشید; زیرا کیفیت ایده مهم است و می توانید با کمک کسانی که طراحی گرافیکی می دانند و یا بیان شفاهی، مفهوم را توضیح دهید. با گذشت زمان می توانید تکنیک های به تصویر درآوردن بهتری را کامل تر کنید و یک فکر خوب حتی از درون طرح بد هم خود را نشان می دهد.

طرح اولیه و بندانگشتی

کار کردن در اندازه کوچک با طرح اولیه، نقطه شروع مناسبی است. طرح بندانگشتی همان طور که از اسمش پیداست، طراحی های کوچک از ایده هایی است که دارید و گاهی هم با نوشته هایی همراه است. شاید بخواهید که طرح اولیه را بزرگ تر کنید، ولی به هر حال اندازه آن نباید بیش از قطعA3  باشد تا زمان بیشتری را صرف ترسیم جزئیات نکنید. بر حرکت تصویر متمرکز شوید و زمینه کار را برای پرهیز از اطلاعات بیهوده، محدود کنید. در اولین مرحله های جرقه زنی ایده، باید آن را به سرعت و با کمترین تلاش بر روی کاغذ بیاورید. زمان گران بهای جرقه زنی ایده را با فکر کردن درباره زاویه ای که باید دوربین داشته باشد و صفحه بندی (لی اوت) کار تلف نکنید. از همین جا کار را متوقف و آن را به دیوار سنجاق کنید و به سراغ ایده دیگری بروید. نصب کارها به دیوار عاقلانه است و در طول روز می توانید به آنها برگردید. این کار به دیگران نیز فرصت دیدن و اظهار نظر می دهد.

تصویرهای یک خطی

مرحله بعد، تهیه تصویرهای ساده و یک خطی پیشرفته تر انتخاب شده از بین بهترین و امیدوارکننده ترین طرح های بند انگشتی است. تصویرهای یک خطی ترسیم سیاه و سفیدی است که برداشت را به صورت ساده و به دور از هر نوع روش پر کار، بیان می کند. افزودن اطلاعات یا جزئیات بیش از حد می تواند از شرح ایده اصلی بکاهد. صفحه بندی طرح، در این مرحله هدف اصلی است. عناصر شامل آن معمولاً تصویر، عنوان (که باید دستخط و نه تایپ شده باشد) سطر پایانی یا علامت دار، هرگونه حجم نوشته (که می تواند با خط های موج دار مشخص شود) و مهم تر از همه نشان تجاری یا نشانه ( طراحی لوگو ) هستند. به طور معمول انواع برداشت هایی که از مفهوم کار تا به حال شده است، به مدیر اجرا و بعد از آن به گروه طراحی گرافیکی گزارش ارائه می کنند. در این مرحله از شما خواسته می شود تا دست به کار کامل تر کردن یک یا چند تا از برداشت های خود شوید و آن را در حدی که قابل آزمایش برای اجرای برنامه تبلیغاتی باشد آماده کنید. مدیران اجرا به دنبال چنان ایده بزرگی هستند که بدون تلاش زیاد، بتوانند در انواع گوناگون رسانه های تبلیغاتی به کار برند. اگر ایده ها نیاز به تصحیح شدن در حد یک استاندارد تکمیلی، داشته باشند، شرکت های بزرگ از تصویرسازان با تجربه کمک می گیرند. این هنرمندان از استودیوی هنری هستند و با طراحی گرافیکی عالی و مهارت استفاده از انواع ماژیک ها می توانند تصویرهای حرفه ای و سرفصل های داستانی (استوری بورد) را به راحتی تهیه کنند. توانایی در تهیه تصویرهای سیاه و سفیدی که واضح و خوب باشند، مهارتی ارزشمند است و اغلب در شرکت های کوچک و محلی، از گروه کانون تبلیغاتی انتظار می رود که در این کار خودکفا باشند.

واژه های اصلی در فیلم سازی

فاصله: (دوربین تا تصویر)/ لانگ شات (LS): برداشت بزرگ از تصویر / فول شات (FS): برداشت کامل از تصویر / مدیوم شات (MS): برداشت میانی از تصویر / وایدشات (WS): برداشت باز از تصویر / کلوزآپ (CU): برداشت نزدیک از تصویر / اکستریم کلوزآپ (ECU or XCU) برداشت بسیار نزدیک از تصویر

حرکت های دوربین

زوم این و زوم اوت: عدسی های دوربین فاصله را تغییر می دهند. هنگام زوم این تصویر به چشم نزدیک تر می آید و بزرگ تر دیده می شود، و در هنگام زوم اوت دورتر شده و کوچک تر دیده می شود.

دالی این و اوت: دوربین بر روی چرخ متحرک به سمت جلو و عقب حرکت می کند.

پان چپ و راست: پایه دوربین ساکن است و به سمت چپ و راست می چرخد.

تراک چپ و راست: دوربین خودش به چپ و راست می چرخد.

جا به جایی

کات: دستور آمرانه در تغییر آنی از یک برداشت (شات) به یک برداشت دیگر

دیزالو: انتقال تدریجی که در آن تصویری جای دیگری را می گیرد.

وایپ: تصویری که از سراسر پرده به آهستگی در سیاهی ناپدید شده و در همان حال تصویر دیگری کم کم به درون پرده می آید.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد طراحی گرافیکی ، به صفحه دپارتمان طراحی گرافیکی طراحان برتر مراجعه نمایید.

طراحی کاتالوگ

طراحی بسته بندی

طراحی پوستر

مطالب مرتبط